به گزارش مشرق، اوتمار هیتسفلد مربی بزرگ سوییسی فوتبال جهان که با بایرن مونیخ افتخارات فراوان و سترگی را کسب کرده، اعتقاد دارد که فوتبال یک بازی شطرنج است. شطرنجی که دو مربی در دو سوی مستطیل سبز مینشینند و با مهرههایشان بازی میکنند و در نهایت برنده و بازنده میشوند. دربی 79 شاید یکی از جلوههای حقیقی تئوری جالب هیتسفلد بود. یک شطرنج عجیب و جالب که در نهایت برندهای بزرگ به نام حمید درخشان داشت و بازندهای عجیب و بزرگتر به نام امیر قلعهنویی.
استراتژی دو شطرنجباز در ابتدای بازی کفه ترازو را به سود امیر سنگینتر نشان میداد. مردی که با آرایش تهاجمی 2-4-4 تیمش را در زمین ارنج کرد و با حضور بیشتر مهرههای تهاجمی توانست در نیمه ملال آور بازی مالکیت توپ را در اختیار داشته باشد، چند حمله احساسی انجام دهد و دست آخر روی یک ضربه ایستگاهی گل بزند و با برد به رختکن برود. اگر فوتبال یک نیمه بود، بی تردید باید امیر را فاتح بی چون و چرای این بازی خطاب میکردیم اما سرمربی استقلال درست همانجایی بازی را باخت که هنر مربیگری برای برد و باخت در آن شرط لازم و کافی است!
آقای ژنرال در نیمه دوم سپر را به زمین انداخت. نیمهای که در علم فوتبال به نیمه مربیان شهره است. سبک بازی استقلال، تعویضها و کوچینگ حین بازی سه المانی هستند که امیر قلعهنویی همیشه در مصاحبههایش بعد از برد به آنها اشاره کرده و میبالد و با قیافهای حق به جانب و متفرعنانه آنها را دلیل برد خود میداند اما ژنرال استقلال در دربی 79 دقیقا در همین سه المان کلیدی قافیه را باخت. استقلال در تمام نیمه دوم زیر سایه پرسپولیس بود تا نیمه مربیان دربست متعلق به مربی رقیب باشد. دو تعویض سرمربی استقلال بیشتر احساسی و بر پایه همان کلیشههای سابق و نخنما شده همیشگی بودند آنجا که بعد از گل دوم پرسپولیس دو مدافع به زمین فرستاد و دو مدافع مرکزی تیمش را به خط حمله برد تا با استفاده از سانترهای بلند و بی هدف روی دروازه بلکه به گل دوم برسد و البته طبق انتظارات ناکام بود تا تعویضهایش بیشتر در خدمت تیم رقیب باشد تا تیم خودی و برخلاف همیشه کوچینگ حین بازی نداشت چرا که بازی برده را با باخت عوض کرد و بعد از گل دوم پرسپولیس نتوانست بازیکنان احساسی و مضطرب تیمش را هدایت و کوچ کند و در مدت 14 دقیقه به پرسپولیس 10 نفره گل بزند و از شکست بگریزد.
امیر قلعهنویی به جای اعتراض به زمین و زمان و به جای مقصر دانستن ابر و باد و مه و خورشید و فلک بهتر است اندکی به خود نگاه کند و آنچه که در دربی گذشت را بار دیگر مرور کند. مرور اتفاقات دربی و تصمیمات آقای سرمربی شاید پرسش این پاسخ باشد که چرا استقلال در فصل گذشته نایب قهرمانی را با رتبه پنجم عوض کرد و دستش از جام که نه حتی سهمیه لیگ قهرمانان کوتاه ماند و چرا در فصل جاری 8 هفته پیاپی است که رنگ برد را به خود ندیده. پاسخی که باید آن را در تفکرات و تصمیمات آقای سرمربی جستوجو کرد. امیر مدتهاست در یک قلعه سیاه اسیر شده، قلعهای که باید هر چه زودتر از حصار آن خارج شود.
استراتژی دو شطرنجباز در ابتدای بازی کفه ترازو را به سود امیر سنگینتر نشان میداد. مردی که با آرایش تهاجمی 2-4-4 تیمش را در زمین ارنج کرد و با حضور بیشتر مهرههای تهاجمی توانست در نیمه ملال آور بازی مالکیت توپ را در اختیار داشته باشد، چند حمله احساسی انجام دهد و دست آخر روی یک ضربه ایستگاهی گل بزند و با برد به رختکن برود. اگر فوتبال یک نیمه بود، بی تردید باید امیر را فاتح بی چون و چرای این بازی خطاب میکردیم اما سرمربی استقلال درست همانجایی بازی را باخت که هنر مربیگری برای برد و باخت در آن شرط لازم و کافی است!
آقای ژنرال در نیمه دوم سپر را به زمین انداخت. نیمهای که در علم فوتبال به نیمه مربیان شهره است. سبک بازی استقلال، تعویضها و کوچینگ حین بازی سه المانی هستند که امیر قلعهنویی همیشه در مصاحبههایش بعد از برد به آنها اشاره کرده و میبالد و با قیافهای حق به جانب و متفرعنانه آنها را دلیل برد خود میداند اما ژنرال استقلال در دربی 79 دقیقا در همین سه المان کلیدی قافیه را باخت. استقلال در تمام نیمه دوم زیر سایه پرسپولیس بود تا نیمه مربیان دربست متعلق به مربی رقیب باشد. دو تعویض سرمربی استقلال بیشتر احساسی و بر پایه همان کلیشههای سابق و نخنما شده همیشگی بودند آنجا که بعد از گل دوم پرسپولیس دو مدافع به زمین فرستاد و دو مدافع مرکزی تیمش را به خط حمله برد تا با استفاده از سانترهای بلند و بی هدف روی دروازه بلکه به گل دوم برسد و البته طبق انتظارات ناکام بود تا تعویضهایش بیشتر در خدمت تیم رقیب باشد تا تیم خودی و برخلاف همیشه کوچینگ حین بازی نداشت چرا که بازی برده را با باخت عوض کرد و بعد از گل دوم پرسپولیس نتوانست بازیکنان احساسی و مضطرب تیمش را هدایت و کوچ کند و در مدت 14 دقیقه به پرسپولیس 10 نفره گل بزند و از شکست بگریزد.
امیر قلعهنویی به جای اعتراض به زمین و زمان و به جای مقصر دانستن ابر و باد و مه و خورشید و فلک بهتر است اندکی به خود نگاه کند و آنچه که در دربی گذشت را بار دیگر مرور کند. مرور اتفاقات دربی و تصمیمات آقای سرمربی شاید پرسش این پاسخ باشد که چرا استقلال در فصل گذشته نایب قهرمانی را با رتبه پنجم عوض کرد و دستش از جام که نه حتی سهمیه لیگ قهرمانان کوتاه ماند و چرا در فصل جاری 8 هفته پیاپی است که رنگ برد را به خود ندیده. پاسخی که باید آن را در تفکرات و تصمیمات آقای سرمربی جستوجو کرد. امیر مدتهاست در یک قلعه سیاه اسیر شده، قلعهای که باید هر چه زودتر از حصار آن خارج شود.